شب چله نمادی از وفاق ملی و فرهنگی

برگزاری جشن‌هایی مانند شبه چله علاوه بر جنبه‌های شادی و نشاط آن و گردهم‌آیی خانواده‌ها و پای یک سفره نشستن‌ها، برای تقویت صله‌رحم و ارتباطات خانوادگی و استحکام نهاد خانواده‌ها در آگاهی از حال‌وروز همدیگر، تقویت بن‌مایه‌های وفاق ملی و فرهنگ مردم نقش اساسی داشته است.

حسن سپهرفر، پژوهشگر مردم‌شناسی اداره‌کل میراث‌فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی آذربایجان غربی در یادداشتی می‌نویسد: عناصر فرهنگ‌های ایرانی همیشه بر این بوده است که همیشه در بطن خود دارای ساختاری بوده که به هدفی منتج می‌شده و از سویی فارغ از انگیزه‌های شادی و نشاط از بار اتحاد و همبستگی، وفاق ملی و وحدت روانی برخوردار بوده و همیشه با مشارکت، مساعدت و همیاری افراد را در همۀ امور زندگی، به یکدیگر پیوند می‌داده است.

از این رو بخشی از این فرایند می‌توانسته کارکرد خود را در فرهنگ فولکوریک ما نیز نشان داده است، ادبیاتی غنی که حامل جنبه‌های آموزنده‌ای از زندگی و رفتارهای اجتماعی، مباحث اقتصادی و ... است که همراه با معنویت و اعتقادات تا نسل‌ها ادامه یافته است و مراسمی مانند نوروز و جشن‌های آن، جشن مهرگان، جشن سده،  شب چلله و سنت‌های دیگر درواقع می‌توانند بیانگر این حقیقت باشند.

آیین‌های شب چله هم  در برقراری ارتباط تاریخی گذشته و حال به‌عنوان  یکی از نمادهای دیرپای تاریخ ایران همیشه با دور هم جمع شدن‌های فامیل و اقوام علاوه بر نماد وفاق ملی در عناصر ریز آن توانسته در استحکام نهاد اجتماعی خانواده موثر باشد.

برگزاری چنین رسم‌های شادی‌گونه درواقع بیانگر این حقیقت هستند که ایرانیان پیروزی نیکی بر بدی را گرامی می‌داشتند و به‌قدری به شادی و خوشحالی علاقه‌مند بودند که حتی روزها پس از فراغت از کار، خود را تا ساعاتی در مجالس بزم و رقص و پای‌کوبی مشغول می‌کردند، رسمی که علی‌رغم تفاوت‌های مذهبی اقوام در آذربایجان غربی، در مراسم چیلله گئجه‌سی(شب چلّه) کوچک‌ترها در منزل بزرگ‌ترهای فامیل، گرد هم آمده و تا پاسی از شب گذشته به هم‌نشینی و صحبت می‌نشینند.

صاحب‌خانه یا میزبان هم طبق رسم معمول اغلب برای شام شب پلو تدارک دیده و در اواخر شب با انواع میوه‌ها و تنقلات و خصوصاً هندوانه که از آن به چیلله‌قارپزی یاد می‌شود از میهمانان پذیرایی می‌کند، اگرچه هندوانه سابقه چندانی در میان آذربایجانی‌ها ندارد و قبلاً به‌جای آن ترشی خربزه یا انگور در شب چلله استفاده می‌شد اما در خصوص علت و فلسفه‌ وجودی آن بر سر سینی شب چلله دو تعبیر عامیانه دارد.

شب چله نمادی از وفاق ملی و فرهنگی

عده‌ای هندوانه را نماد فصل گرما و تابستان دانسته لذا باور دارند مصرف آن در شب چله، شخص را در روزهای گرم تابستان دچار عطش و تشنگی نخواهد کرد و دیگر چون در روزگاران گذشته برای نگهداری طولانی‌مدت میوه و صیفی‌جات امکانات نگهداری به شکل امروزی وجود نداشته، لذا خانواده‌ها برای نگهداری آن در منزل  تعدادی هندوانه سالم را انتخاب و در میان انبوهی از کاه گندم نگه‌ می‌داشتند و چه شبی بهتر و دل‌نشین‌تر از شب چله که آن را به‌اتفاق میل کنند.

چیلله‌پایی برای نوعروسان

یکی از سنت‌های دیرین در میان خانواده‌های آذربایجانی فرستادن هدایایی به منزل نوعروسان و دختران نامزد کرده از سوی خانواده داماد است که از آن به چیلله‌پایی(هدیه شب چیلله) یاد می‌شود، این هدایا اغلب شامل تنقلات شب چیلله مانند حلوای محلی و خانگی به نام داش حالوا یا حلوای گردو و هویچ بازاری، قاووت و هندوانه، میوه‌هایی مانند سیب و انار و... بوده و در صورت استطاعت مالی  طلاجاتی چون انگشتری یا النگو و روسری و خلعتی (پارچه لباس) هم در نظر گرفته می‌شود.

حال گرد هم آمدن فامیل و صدالبته گذاشتن سینی پر از تنقلات و خوراکی‌هایی مانند قاوورقا، باسلوق، ایدهَ (سنجد)، میلاخ  (آونگ)، سوجوق، مغز گردو و بادام همراه با کشمش و قاووت با مقداری حلوای هویچ و گردو  و سیب و (انار به نماد ادامه نسل شیرینی) بخش شب چلله آذربایجانی‌ها می‌شود؛ و روایت‌ داستان‌های حماسی و رزمی مانند داستان کوراوغلی و... توسط ریش‌سفیدان بر گرمی و رونق مجلس می‌افزود.

شب چله نمادی از وفاق ملی و فرهنگی

اما برگزاری این رسم چه مفاهیمی را در پی دارد، درمجموع فارغ از توجه خانواده‌ها خصوصاً جامعه روستایی در زندگی روزمره به مدیریت و شیوه نگهداری محصولات و مواد غذایی برای ایام زمستان و توجه به عدم اسراف و شکرگزاری از نعمات الهی، باید گفت: سرزمین ایران با وجود اقوام و مذاهب و زبان‌های مختلف از دیرباز مهد تمدن‌ها و فرهنگ‌های مختلف بوده است که یکی از نکات مهم آن می‌تواند در همبستگی‌ها و وفاق ملی، شناخت عناصر فرهنگی مشترک مانند نوروز، جشن شب چلله و دیگر صورت‌های آیینی و رفتاری مابین اقوام باشد که جلوه‌هایی از آن‌ها از گذشته تا به امروز در زندگی مردم ما دوام و قوام یافته است. لذا جشن‌هایی مانند شب چلله از منظر کارکردهای فرهنگی و اجتماعی و نقشی که دارد علاوه بر جنبه‌های شادی و نشاط آن و گرد هم‌آیی خانواده‌ها و پای یک سفره نشستن‌ها، برای تقویت صله‌رحم و ارتباطات خانوادگی و استحکام نهاد خانواده‌ها در آگاهی از حال‌وروز همدیگر، تقویت بن‌مایه‌های وفاق ملی و فرهنگ مردم نقش اساسی داشته و از سویی تلاش در توجه به باورهای فولکلوریک، فرهنگ‌های شفاهی و حفظ سینه‌به‌سینه آن در پیوندهای نسلی خصوصاً در کنار بزرگ‌ترها و ... می‌تواند به لحاظ جنبه‌های مردم شناختی آن موجب انتقال رفتارها، تجربه ها و حفظ هویت‌های فرهنگی در گستره‌های محلی و منطقه‌ای و ملی شود، مهارت‌هایی که برای موفقیت هر فرهنگی الزامی است.

این مراسم در تاریخ ۹ آذرماه سال ۱۴۰۱ برابر با ۳۰نوامبر ۲۰۲۲ در فهرست میراث جهانی به ثبت رسیده است، همچنین شیوه تهیه حلوای گردو و حلوای هویچ نیز در فهرست میراث ناملموس به ثبت رسیده است.

انتهای پیام/

کد خبر 1403092801535
دبیر مرضیه امیری

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha